دلم خون است می دانی برادر دلم خون است از خون می نویسم بر دیدگانم هر روز لعنت می فرستم! که چگونه عادت کرده اند . چکونه تحمل می کنند؟ خدایا به تو پناه می بریم و از تو کمک می خواهیم. ابلیس پیروز مست سور عزای ما را به سفره نشسته است؟ هل من ناصر ینصرنی؟ فاطمه عزیزم . با آن چشمهای غمگینت دل بابا را به آتش می کشی . عزیزم بی اندازه دوستت می دارم. زیبای من. به چه می اندیشی که اینگونه غمگینی؟ بیا دخترکم، بیا به دنیا و بازیهایش سرخوشانه بخندیم . شرمنده تو.پدرت امید مدتها بود به وبلاگم سر نزده بودم، حجم کارم آنقدر زیاد بود که زمان کافی برای نوشتن رو نداشتم.اما در طول این مدت با افراد زیادی برخورد کردم . لازمه بگم اعتقاد من اینه که هر فردی که خدا اونرو به نوعی وارد زندگی آدم می کنه ، مطلبی رو می خواد بهش یادآور بشه ی. یک درسی با لاخره برای آدم داره. توجه به نکات در برخوردها و دیالوگهائی که برای آدم با دیگران پیش می آید خیلی مهمه. این تا اینجاش اما امروز می خوام در مورد چیزی صحبت کنم که الان کسی نمی تونه بگه که در موردشون مطلبی نخونده باشه یا عکسی و فیلمی از اونا ندیده باشه.یک مورد گلوبال(جهانی)."""""""داعش"""""""""" ننگ جامعه بشری . زشترین و پلیدترین و کثیفترین حقه امپریالیسم و سیستمهای مخوف صهیونسیم جهانی و فرماسونری برای پامال گردن اعتقادات و ارزشهای یک مکتب جهانی.داعش اسلام منهای فهم و شعوره. اسلام منهای مهربانی و عطوفت و انسانیت.جهالت اسلامی. داعش عقده است. عقده هزاران ساله اعراب جاهلیت از تمدن سرخ شیعی . تشیع علوی - جعفری و مهدوی. داعش اسلام کور بی بصیرت. اسلام منهای قران ،منهای پیامبر ،منهای اهل بیته. داعش نتیجه تعصب و دگماتیسم دینیه که زورمداران زیرک برای از بین بردن صدای آزادیخواهان منطقه کوکش کردن. اما وعده خدا نزدیکه. و اینقوم دجال توسط منتظران موعود (عج) به ظلماتی که طالبشن و نماد پرچمشونه فرو خواهند رفت. اندکی صبر سحر نزدیک است. اما این مقال اندک فقط من باب درد و دل بود اما نباید فراموش کرد همیشه ورطه تندروی و تعصب ورطه افتادن در جهالتهاست و فرصت طلبانی هستند که همیشه از جهالت ها سواری ها بگیرند.بهوش باشیم.مبارز راه خدا اولین شرطش بصیرته تا توفیق پیدا کنه و مجاهد فی سبیل اله بشه ولا غیر که جزاین مجاهد فی سبیل طاغوت و صهیون خواهد بود.یا علی...... گیرم که در باورتان به خاک نشسته‌ام
نفرین به جنگ نفرین به ظلم دنیا که دنیا نیست زندونه
سلام به صلح سلام به عشق بی عشق از دنیا چی می مونه
و ساقه‌های جوانم از ضربه‌های تبرهاتان زخم‌داراست
با ریشه چه می‌کنید
گیرم که بر سر این بام
بنشسته در کمین پرنده‌ای
پرواز را علامت ممنوع می‌زنید
با جوجه‌های نشسته در آشیانه چه می‌کنید
گیرم که می‌زنید
گیرم که می‌بُرید
گیرم که می‌‌کشید
با رویش ناگزیر جوانه چه می‌کنید...
| قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |
درباره سایت
مدتها بود این احساس در من بود تا حرفهای که ذهنم را مشغول بخود کرده است را با کسانی در میان بگذارم . این وبلاگ واگویه هایی از این دردواره هاست.
منوی سایت
پیوند های روزانه
آرشیو سایت
پیوند ها
اختصاصی ویژه
طراح قالب
امکانات سایت