سلام عشق من از اینکه تو را دارم خوشحالم. خوشحال نه آنطور که دیگران می شوند ،اینطور که من مینویسم اینطور که من می خوانم.در چشمان تو روزها خوب من جاری است . در چشمان تو برکه زلالی زندانی است که شبها ماه از آن آب می نوشد. در چشمان تو مردی است که هر روز برای سلام دادن به تو زنده می شود و شبها با فرو بستن پلکهایت می میرد. در لحن ترانه صدایت آواز جویباران دهکدههای فرورفته در مه جاری است انجا که کوهها در اغوش آسمان غوطه می خورند و ب مشام باد بوی باران را بوی سبزه را و بوی خاک را در پهنه ذهنم می فشاند. ای دوست دوستت دارم و به این دوستی می بالم. اینکه خداوند تو را برای من آفرید و در آن ازل زندگی گلم را با عشقت سرشت، وجد پایان ناپذیر تا ابدیت با من است. میخوانمت و می خواهمت چنان که شب خسته خواب را. از همه چیز دلم گرفته . از همه کس از همه جا. دل که نمانده از دلخانه دارد بیرون می زند. گلویم قلمبه شده از حرفهای نزده .بیائید با هم روراست باشیم. روراستی چیز خوبی است . اطلاعات و داده درست به آدم می دهد. آنوقت تکلیفت با خودت و دیگران روشن میشود. ولی وای از دروغ و ریا و تزویر. آدم نمیداند آنچه دارد در اطرافش می گذرد راست و حسینی حقیقت است یا مجاز.وقتی تکلیفت با خودت روشن نیست آنوقت است که از همه چیز و همه کس و همه جا دلت می گیرد.این شد یک دلیل .دلیل دیگر این است که از شما دوستان خیلی حالم گرفته یک چیزی یک مطلبی یک کامنتی مردی یا زنده ای ! هیچی.بگذار بگذرد. من از زندگی تو هوات خسته ام ازت خسته مو باز دل بسته ام نگو ما کجائیم که شب بین ماست خودم هم نمی دونم اینجا کجاست بیا با هوای دلم سر نکن بهت راست می گم تو باور نکن از این فاصله سهم مو کم نکن بهت خیره می شم نگاهم نکن درست لحظه ای که ازت می برم تحمل ندارم شکست می خورم اگه پای من جاده رو برنگشت فراموش کن بین ما چی گذشت
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |