دیریست به غصه مبتلا کشتی دل عمری هدف تیر بلا گشتی دل دانم که هزار راه را پیمودی تا زائر خاک کربلا گشتی دل صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن دور فلک درنگ ندارد شتاب کن روزی که از گل سر ما کوزه ها کنند زنهار !کاسه سر ما پرشراب کن سلام بر قلب صبورت و زبان نافذت ای یاری دهنده حسین(ع) در مبارزه اش. بانوی رنجها سلام. خواهر خون خدا سلام. از شما نوشتن و از شما گفتن زبانی آتشین می خواهد که حدیث عشق زبانی آتشین دارد.تو و شهادت آشنایان دیرینه اید . شما فرزند شهید و خواهر شهید و مادر شهید هستید. عقیله العرب و شریک الحسین در قیامش . تو بار امانتی را کشیدی که آسمان یارای آن نداشت.ای همدم غم ای بی نهایت صبر بر تو درود می فرستیم و به سوگ می نشینیم رحلت جانگداز تورا. سری به نیزه بلند است در برابر زینب خداکند که نباشد سر برادر زینب در کوچه یادها بهاری است مرا با حلقه زلف دوست کاری است مرا صدبار نوشته ام، توهم میدانی تا صبح ظهورت انتظاری است مرا به تو میاندیشم . زمانی که سروهای ایستاده در باد ،دستهای رو به آسمانشان رقصان می پیچدو تاب می خورد و درختان سپیدار آواز می خوانند و نور روی برگهایشان بوسه می زند. یا زمانی که در آب حوض تصویر از ابرهاست، سفید و سیاه . دریک بعد از ظهر دم کرده تابستان چشمان بیقرارم از بازه در اتاق تاریک و روشن شدن حیاط در گذر ابرها از مقابل خورشید را سیر می کند. سیر نمی شوم از اندیشیدن به تو! زمانی که نسیم خنک شمالی صورتم را نوازش می دهد ، و چشمانم گرم می شود برای قیلوله ای کوتاه و خواب آرام آرام مرا تسخیر می کند رویاهایم با اندیشه تو رنگین می شود. محبوب من ! دوستت دارم به اندازه تمام خاطرات خوب ام.
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |